رمان
رُمان (به فرانسوی: roman) یک نوع داستان بلند است. که در قالب نثر نوشته میشود. در سده ۱۸ (میلادی) کلمهٔ «رمان» بیشتر برای اشاره به قصّههای کوتاه در مورد عشق و توطئه به کار میرفت. در ۲۰۰ سال اخیر، رمان تبدیل به یکی از مهمترین اشکال ادبی شدهاست.
ویرجینیا وولف میگوید: «نخستین گام در عمل خواندن رمان، یعنی تأثیرپذیری تا بیشترین درک، تنها نیمی از فرایند خواندن است.
اگر قرار است تا حداکثر لذت را از رمان ببریم، باید به دنبال نیم دیگر باشیم.
البته نه با عجله و فوری: منتظر شوید تا غبار خواندن بخوابد.
کشمکش و دودلی فرو بنشیند؛ قدم بزنید، صحبت کنید، گلبرگهای خشکیدهٔ گلی را بچینید یا بخوابید.
آنوقت است که ناگهان بدون ارادهٔ ما، کتاب به سمت ما برمیگردد.»
رمان مفهومی ذهنی و انتزاعی است.
یعنی رمان مبین مفهومی ذهنی است که در نتیجهٔ خواندن رمانهای بسیار متعدد و کاملاً متفاوت شکل گرفتهاست.
پس هرگاه سخن از رمان به میان میآوریم، لاجرم تعریفی را تعمیم میدهیم که هر قدر از بررسی داستانهای خاص بیشتر فاصله بگیرد، به همان میزان جالب توجهتر و کم معناتر میشود.
در واقع رمان یا رمانس بدون شرکت خواننده و سعی او در تکمیل اثر، هستی نمییابد. به عبارت دیگر تا زمانی که خواننده نتواند یا نخواهد داستان را بر اساس اشارههای نویسنده در ذهنش بیافریند، خواندن واقعی صورت نمیگیرد.
در این صورت، خود داستان خوانده نمیشود، بلکه مطالبی دربارهٔ آن خوانده میشود. خواندن، هنر خلاقی است و دارای همان شرایط و محدودیتهایی است.
که هر بینندهٔ آثار هنری با قوهٔ خیال خود یک قطعه سنگ، رنگهای روی بوم، صدا و سایر چیزهایی را که به خودی خود کاملاً بیمعنا هستند، به اثری صوری و معنادار تبدیل میکند.
معنی حاصل را تخیل ناشی از نمادها خلق میکند و این تخیل باید ابتدا در زمینهٔ کاربرد و معنی نظامی نمادین، فرهیخته باشد. درست همانگونه که خود هنرمند فرهیخته شدهاست.
در این دسته رمانهای جذاب آپلود می شود که امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد.
در حال نمایش یک نتیجه